همه این چیزها مسخره به نظر میان (نمیدونم شاید واقعا هم مسخره باشن)
14 ماه از زندگیت رو گذروندی، منتظری که 3 ماه دیگهش هم بگذره، هرچه زودتر بهتر.
هی با خودت میگی اگه این اتفاق بیفته ما فلان میکنیم و بهمان میکنیم و … ولی وقتی اون چیز و یا حتی بدترش اتفاق میفته فقط با گفتن یه جمله ازش رد میشی: چرا کسی صداش درنمیاد؟
هر روزت تکراریتر از روزای قبل شده. منتظر یه اتفاقی که خودت و زندگیت رو زیر و رو کنه… شاید اون اتفاق هیچ وقت نیفته.
نیومده رفتن و نرفته اومدن
یک پاسخ
سلام بر داش مجيد خسته ، خسته نباشي !!!!!!!!
، واسه من كه باهر سختي بود گذشت هميشه وقتي سختر مي شد يك كلمه اين هم بگذرد تو ذهنم ميومد . موفق باشي