رفتم تو آشپزخونه آب بخورم، مادربزرگم میگه: گشنته؟
میگم: نه، اومدم آب بخورم.
– چرا. گشنته.
– نه عزیز. فقط اومدم آب بخورم.
– چرا. گشنته. تو هر وقت میای تو آشپزخونه گشنته.
– 😐
یه لحظه شک کردم برای چی رفتم تو آشپزخونه. گشنه بودم یا تشنه؟
رفتم تو آشپزخونه آب بخورم، مادربزرگم میگه: گشنته؟
میگم: نه، اومدم آب بخورم.
– چرا. گشنته.
– نه عزیز. فقط اومدم آب بخورم.
– چرا. گشنته. تو هر وقت میای تو آشپزخونه گشنته.
– 😐
یه لحظه شک کردم برای چی رفتم تو آشپزخونه. گشنه بودم یا تشنه؟
3 پاسخ
سلام
میشه لینکت کنم؟
پاسخ:
منم شک کردم خداییش!!
آخرش چی شد؟
پاسخ:
منم نمی دونم
پاسخ: