میخوام سعی کنم تا این چوب خط لعنتی سیاه میشه از زندگی لذت ببرم. حالا هرجا که باشم فرقی نمیکنه. لذت اجباری برای یه زندگی اجباری…
15 پاسخ
میگن یه یارویی بوده، بعد هر وقت زنش میومده سر سفره غذا بخوره میگفته: «اگه میدونستی چقدر میزنمت، نمیخوردی!» بعد وقتی دست میکشیده میگفته: «اگه میدونستی چقدر میزدمت، میخوردی!» خلاصه کلا غذا رو زهر مار میکرده برا زنش.
نمیدونم چقدر ربط داشت حالا به مساله، ولی تو هم شدی همون مرد ِ که البته نقش زن ِ رو هم خودت بازی میکنی. هی با فکر کردن به اون روزی که باید بری پا بچسبونی و دستور مافوق بشنوی و صبح زود از خواب بیدار شی و سینهخیز بری و پامرغی، داری الانت رو خراب میکنی.
پ.ن: کیف کردی چطور غیرمستقیم همه چی رو کشیدم جلو چشمت؟! :دی
خب میدونی خوشبختانه یا بدبختانه خیلی وقتا آدم به هر وضعیتی که توش باشه عادت میکنه. این چزایی هم که کشیدی جلوی چشمم 🙂 خب بهش عادت کردم دیگه. مسئله ای که هست اینه که یک سال و نیم باید جوری بگذره که نمی خواستم. خیلی چیزها هم متوقف شده برام، و این خیلی بده …
خب بله! من پیوند ها رو میگم دکی !
این چه حروف الفباییه که پ (پارسی سافت) اومده اون آخر بعد از ه (هفت سون) ، منم اول فکر میکردم حروف الفباست ولی نیست که!
15 پاسخ
میگن یه یارویی بوده، بعد هر وقت زنش میومده سر سفره غذا بخوره میگفته: «اگه میدونستی چقدر میزنمت، نمیخوردی!» بعد وقتی دست میکشیده میگفته: «اگه میدونستی چقدر میزدمت، میخوردی!» خلاصه کلا غذا رو زهر مار میکرده برا زنش.
نمیدونم چقدر ربط داشت حالا به مساله، ولی تو هم شدی همون مرد ِ که البته نقش زن ِ رو هم خودت بازی میکنی. هی با فکر کردن به اون روزی که باید بری پا بچسبونی و دستور مافوق بشنوی و صبح زود از خواب بیدار شی و سینهخیز بری و پامرغی، داری الانت رو خراب میکنی.
پ.ن: کیف کردی چطور غیرمستقیم همه چی رو کشیدم جلو چشمت؟! :دی
خب میدونی خوشبختانه یا بدبختانه خیلی وقتا آدم به هر وضعیتی که توش باشه عادت میکنه. این چزایی هم که کشیدی جلوی چشمم 🙂 خب بهش عادت کردم دیگه. مسئله ای که هست اینه که یک سال و نیم باید جوری بگذره که نمی خواستم. خیلی چیزها هم متوقف شده برام، و این خیلی بده …
اینقدر ها بد نیست … هست؟!
اَهَی اَهَی … هست (با لحجه کلاه قرمزی) 😀
دکتر اینقدر اذیت نکن!
مجید نظری در لذت
مجید نظری در بوی عید میاد
مجید نظری در شانس
حالا جدی چرا منو گذاشتی آخر؟؟!! با من لجی؟! خب نمیگی من ناراحت بشم؟!
مجید اینجا
مجید اونجا
مجید همه جا 😀
تقصیر من نیست خب، این به ترتیب الفبا مرتب میکنه 🙂 میشه به جای یه روزی اسم وبلاگتو بذاری 1روزی که این مشکل حل بشه 😀
نه خیرم! نه خیرم! این بر اساس تاریخ ارسال کامنت مرتب میکنه (با همون صدای کلاهقرمزی که کتابخونهش قبل ایمپورت شد :د)
خب من فرک کردم پیوندها رو میگه (بازم با لحجه کلاه قرمزی – ترجیحا با حرکت دستها به طرفین :D)
خب بله! من پیوند ها رو میگم دکی !
این چه حروف الفباییه که پ (پارسی سافت) اومده اون آخر بعد از ه (هفت سون) ، منم اول فکر میکردم حروف الفباست ولی نیست که!
اِ دقت نکرده بودم 😀
همینه که جوون سرخورده میشه و دکتر مهندس نمیشه دیگه 😀
هان! پیوندها رو میگی؟ بر اساس حروف الفبا سورت میشه :سوت
نمیشه دکتر نمیشه، فقط منو براساس حروف الفبا انداخته اون ته !
به نظر من اینی که شما میگی توهم توطئهس 😀
😀