خدایا اگه قراره اینترنت ما آخر 2012 هم همینطوری باشه، بزن زمینو اینجوری بترکون.

حالم بهم می خوره از این روزها و روزهایی که در پیشه.

اصلا فضای مه آلود رو دوست ندارم. تو این مه یه جور احساس آشفتگی و ترس بهم دست میده. منتظرم، وقتی خورشید از پشت ابر

قبلا که اینترنت دچار مشکل می شد هرچی فحش و دری وری بود، نثار ارتباطات زیر ساخت می کردم. حالا که اینم گفته کندی اینترنت

داشتم وبگردی می کردم و از طریق وبلاگ دوستان به وبلاگ دوستانشون سر می زدم. تو این گشت و گذار، شاید بیشتر از ده بار

بعضی حرفها رو نمیشه زد و نباید هم زد. ولی بعضی از حرفها رو برای این باید بزنی که بعدش با خودت بگی: “پوففففف… راحت

جاتون خالی یه ساعت پیش یه دوغ ترش و خوشمزه نوش جان کردیم. البته بعد فهمیدیم که تاریخ انقضاش دو هفته پیش بوده و علاوه

فردا بریم بترکونیم… حباب قیمت سکه و ارزو عرض می کنم.

کم گوی و گزیده گوی چون دُر تا ز اندک تو جهان شود پُر