برنامه نویس و طراح سایت

دروبین مخفی صداوسیمایی

دو نفری رفتن مردم رو سوژه کنن. اولی میره به ملت میگه «آقا من یه واحد خون می خوام برای پدرم. بیمارستان گفته باید یه واحد خون بدی تا یه واحد خون از نوع خون پدرت رو بدیم. خون من نمیشه. اگه ممکنه میشه یه لطفی کنید همراه من بیاید بالا خون بدید؟»

خوب اگه طرف راضی می شد بیاد بالا که هیچی. بهش می گفتن شما در مقابل دوربین مخفی هستی… و می پرسیدن چرا کمک کردی و از این حرفای بشر دوستانه.

ولی اگه طرف راضی نمی شد یا می خواست بپیچونه اون یکی که اونطرفتر ایستاده بود و اتفاقا شناخته شده بود توی تلویزیون، میومد جلوشو می گرفت و می گفت: «آخه آقا چرا قبول نمی کنی؟ بنده خدا مگه چی می خواد؟ یه واحد خون… خوب چرا نمیری خون بدی؟ بگو آخه چرا؟؟؟» خلاصه با زور می فرستادنش بالا که خون بده! بعدش می گفتن شما در مقابل دوربین مخفی هستی… و ازش می پرسیدن چرا کمک نکردی!

آخه به تو چه آدم فضول!  شاید طرف یه مشکلی داشته که نخواسته خون بده، حالا تو باید جلو دوربین هی سوال بپرسی؟

دوربین مخفی ساختن برا ما!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *