تو پادگان شرکت در نماز جماعت و گه گاه نماز جمعه اجباری بود. تو ماه رمضان هم جلسه روخوانی قرآن بود و هر روز یک جزء قرآن خونده میشد که اتفاقا این هم اجباری بود. به این موارد سخنرانیهای مختلف که اکثرا سخنرانها از خارج پادگان بودن و مراسمهای مختلف مثل عزاداری و … هم اضافه کنید.
وقتی که این مراسمها تو وقت اداری بود و مسئولین یگان حاضر بودند معمولا مسجد پر میشد.1
وقتی هم که مسئولیت یگان با ما بود (به عنوان نگهبانی)، ما باید سربازها رو میبردیم مسجد. بعضی از افسرا2 بودن که به خاطر نرفتن به مسجد اضافه خدمت میخوردن!
برای نماز مغرب و عشا که کمتر مسئولی تو پادگان بود و زور اونهایی هم که بودند نمیچربید به سربازا، کمتر از سی درصد جمعیت حاضر نماز میخوند و بقیه که به اجبار تو مسجد بودن فقط مینشستن و نگاه میکردن.
فکر کن 17 ماه هر روز همین کار رو تکرار کنی و تو دلت بگی: خب اجبار برای چی؟
——————————
1) البته میشه گفت یک سوم سربازها تو اینجور مراسمات میخوابن! و خب بعضی از سخنرانها هم شاکی میشدن که شما چرا میخوابید؟
2) تو ارتش سربازای با مدرک لیسانس و بالاتر میشن افسر ( که البته بیشتر مهندس صداشون می کنن)
پی نوشــــــــــــــــــت:
کلا می خواستم بگم که من ندیدم با این روش اجباری نمازنخونها نمازخون بشن و از اینجور حرفا. البته این رو خودشون هم میدونن صد درصد.
پی نوشــــــــــــــــــت بی ربط:
تا چشم رو هم گذاشتیم ماه رمضون هم تموم شد. عیدتون مبارک!