امسال هر جوری که بود و گذشت تا چند ساعت دیگه تموم میشه. اصلا بره پی کارش انگار نه انگار که وجود داشته. انگار نه انگار که با آدمای مزخرف و بی خود آشنا شدم. انگار نه انگار که این یک سال شبیه یک روز بود و صد سال طول کشید. تموم شد رفت.
راستی امسال با حقیقت زندگی هم آشنا شدم. یه دوستی داشتیم خیلی جدی گفت: بچه ها میخوام شما رو با حقیقت زندگی آشنا کنم. ما هم فکر کردیم چی می خواد بگه. گفت: بچه ها! حقیقت زندگی؛ حقیقت زندگی! بچه ها!
خلاصه امسال به سادگی آشنایی با همین حقیقت زندگی بود.