امروز شبکه چهار یه برنامه در مورد ترس از عنکبوتها پخش میکرد با نام «همسایههای طبیعی». یه گروه بودن که به مردم آموزش میدادن چطور به ترسشون غلبه کنن و حتی عنکبوتها رو تو دستشون بگیرن. به این صورت که از عنکبوتهای کوچک شروع میکردن و بعد عنکبوتهای بزرگتر میدادن دست مردم.
یکی از اونایی که از عنکبوتها می ترسید می گفت: «شبا وقتی خواب هستم کابوس میبینم که یه عنکبوت از تخت میاد بالا و روی پتو راه میره تا اینکه میرسه به سرم. من هم چشام رو باز میکنم و عنکبوت رو ربروم میبینم و با وحشت از جام میپرم، در حالی که هنوز احساس میکنم عنکبوت اونجاس و واقعیه.»
این همون کابوسیه که من هم گاهی وقتا میبینم. البته تو کابوسای من عنکبوت از زیر پتو میاد و روی گردنم میایسته. بعضی وقتا هم که از خواب میپرم، تا چند دقیقه تو پتوم دنبال عنکبوت میگردم
کلا از موجودی که بیشتر از چهارتا پا داشته باشه می ترسم.
5 پاسخ
سلام
خوبی؟
من خوبم! اینجا چقدر عوض شده . منم که رفتم اون ته!
الان نمیگی با این پستت از این به بعد یکی هم که چنین ترسی به ذهنش نمیرسید یاد می گیره؟!! لابد از امشب خواب عنکبوت می بینم!
نــــه من نمی ترسم!! عکسشو هم گذاشتی که یه وقت یکی نمیدونه عنکبوت چه شکلیه قشنگ توجیه بشه… اگه امشب خواب همینو ندیدم
الان فارغ التحصیل شدی…؟؟؟
توی پستای قبلیت چشمم افتاد که نوشتی میخوام برم شاهرود…
سلام.
ممنون.
خب اشکال نداره به جاش از آخر اولی دیگه 🙂
آره دیگه الان فارغ التحصیل شدم تموم شد رفت.
اااا بعد از فرستادن خوش خط میشه!
سلام مجید جان،
اول اینکه خوشحالم از اینکه از وردپرس استفاده میکنی، دوم اینکه چطوری دادهها رو ایمپورت کردی تو وردپرس؟ سوم اینکه قربون چشمای قشنگت برم من، من همینطور خواب رودین رو که میبینم میترسم :دی این عنکبوت چیه گذاشتی اینجا؟! (میدونم! میدونم! به من ربطی نداره :دی)
کجایی؟ سربازی؟
سلام بر دکتر عزیز.
برای ایمپورت کردن یه افزونه ای هست تو فایرفاکس به نام exporter . توضیحات کاملش اینجا هست.
عنکبوت به این نازی خو 😀 گرد و قلمبه و پشمالو 🙂
نه حالا برای سربازی باید یه کم جم و جور شم بعد برم .