برنامه نویس و طراح سایت

دسته‌بندی: روزگار خودم

خواب و خیال

گاهی اوقات به دست آوردن بعضی چیزا، تبدیل میشه به یه آرزوی بزرگ و دست نیافتنی برای آدم. هر روز با فکرش از خواب بلند

ادامه مطلب »

آخه چرا؟

چرا وقتی که می خوای به یه نفر چیزی رو نشون بدی که خرابه و کار نمی کنه، دقیقا همون موقع درست کار می کنه

ادامه مطلب »

گشنه بودم یا تشنه؟

رفتم تو آشپزخونه آب بخورم، مادربزرگم میگه: گشنته؟ میگم: نه، اومدم آب بخورم. – چرا. گشنته. – نه عزیز. فقط اومدم آب بخورم. – چرا.

ادامه مطلب »

جمله سازی

کلاس دوم و سوم ابتدایی یه درسی داشتیم به نام جمله سازی. سمت راست دفتر از بالا به پایین یه خط قرمز می‌کشیدیم و طرف

ادامه مطلب »

خب…

19 روز. آستانه تحملم همین‌قدر بود! حالا دیگر نه لاشخوری هست که زل بزند توی چشمم و فکرم را بخواند و نه قورباغه‌ی بزرگی که

ادامه مطلب »

شروع می کنم

بالاخره چنگ در گردن آن لاشخور انداختم و بعد از خفه کردنش می خواهم آن قورباغه زشت و بزرگ را هم قورت بدهم. به خاطر

ادامه مطلب »

تئوری چماق

یه کاری هست که گذاشتم تو لیست انجام کارهای روزانه. از بس که اراده ی محکمی دارم، هر دفعه که موعد انجام کار میرسه، چند ساعت به تعویق

ادامه مطلب »

کی بود؟

همین الان (الان که نه دو سه دقیقه پیش) یهو گوشم سوت کشید. جوری که گفتم الانه که سرم بترکه. قدیمیا می گن وقتی اینجوری

ادامه مطلب »